بازدید امروز : 67
بازدید دیروز : 225
من آدم نسبتا عصبانی هستم و در موقع بحث ها با والدینم نیز با صدای بلند حرف می زنم و تقریبا کینه ای نیز هستم و می دانم اخلاق بدی دارم ولی چون حاجت مهمی را از خدا طلب می کنم می خواستم ببینم این کارهای من در اجابت دعام تاثیری داره یا نه؟
از این که سوال خود را با ما در میان گذاشته اید، خرسندیم و با دقت سوال تان را مطالعه کردیم. امیدواریم بتوانیم پاسخ مناسبی را خدمتان ارسال کنیم.
«والدین»
مادر فرزند جویان وى است---اصلها مر فرعها را در پى است
پدر و مادر سبب شدند ما در این دنیا قدم بگذاریم، از این رو احترام و اطاعت از آنها لازم و ضروری است. خداوند نیز در قرآنی که سبب هدایت انسان است، به این مسئله مهم پرداخته است «و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید! هر گاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو»[1]از این رو توجه به مقام والای آنها می تواند شما را به قُرب خداوند نائل کند.
«غضب»
از غضب آن آش سوزان بر سرش---زن فرو ریزد شود کل مغفرش
باید توجه کرد که خشم و غضب نابه جا، آتشى شیطانى است که از درون انسان شعله کشیده و انسان را به سوى آتشى ابدى رهنمون مىشود. امام باقر-علیه السلام – می فرماید:« ان هذا الغضب جمرة من الشیطان توقد فى قلب ابن آدم...؛ خشم پاره آتشى شیطانى است که در قلب انسان شعلهور مىشود...»[2]
براى تحصیل خوش اخلاقى و مبارزه با بداخلاقى و علاج آن، لازم است به موارد زیر توجه نماید:
الف- توجه و تأمل به ارزش خوش اخلاقى و آثار نیک آن و هم چنین تفکر و اندیشه بر آثار نا مطلوب دنیوی و آخروی بد اخلاقى برای ایجاد انگیزه و بکار بستن اراده و نیز تلاش مستمر بسیار موثر است. براى این منظور بهترین راه موجود، مطالعهى روایات و آیاتى است که در زمینه حسن خلق و سوء اخلاق وارد شده است. برخى از آیات و روایات را بیان می کنیم:
قرآن کریم علت پیروزی و موفقیت پیامبر عظیمُ شأن اسلام را در تسخیر قلوب اعراب جاهلی بد اخلاق و خُشک که به فرزندان خود نیز رحم نمی کردند و آنان را زنده بگور می کردند را، چنین معرفی می کند:« رحمت خدا تو را با خلق، مهربان و خوش خوى گردانید، و اگر تند خو و سخت دل بودى مردم از پیرامون تو متفرق مىشدند، پس چون امت به نادانى در باره تو بد کنند از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش کن»[3]اخلاق خوب پیامبر بود که خداوند نیز آن را می ستاید و چه زیبا است که خداوند چنین سخنی را به بنده اش بگوید:«انک لعلى خلق عظیم؛ همانا تو ( ای پیامبر) دارای خلق عظیم هستی». [4]
پیرامون روایات و آثار زیر تأمل کنید:
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله می فرماید:«بنده ، هر چند در عبادت ضعیف باشد ، با اخلاق نیک خود در آخرت به درجات بزرگ ومنزلتهای والایی دست می یابد». [5]
امام علی -علیه السلام- می فرماید : در راه کسب مکارم اخلاق پشتکار و پایداری ورزید. [6]
امام علی -علیه السلام- می فرماید : با اخلاق خوش است که زندگی خوش وخرّم می شود.[7]
امام صادق علیه السلام : هر که بد اخلاق باشد، خودش را عذاب دهد. [8]
«داستانی آموختنی»
یکی از خویشان امام سجاد –علیه السلام- نزد حضرت آمد و سخنان تند و ناسزا به آن بزرگوار گفت. امام سکوت فرمودند، تا او رفت. در این هنگام، امام به حاضران فرمود: شنیدید این مرد چگونه با من بر خورد کرد. اکنون دوست دارم همراه من بیاید تا نزد او برویم و پاسخ مرا بشنوید. امام حرکت کرد و در راه این آیه را می خواند:« و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین؛ پرهیز گاران، خشم خود را فرو می برند و نسبت به مردم عفو و گذشت دارند. خداوند نیکوکاران را دوست دارد».
همراهان که نخست گمان دیگری داشتند، از خواندن آیه فهمیدن امام برای انتقام نمی رود. امام به خانه ی مرد ناسزا گو رسید و واو را صدا زد. او به گمان این که امام برای تلافی آمده، خود را آمده ی ستیز ساخت و بیرون آمد. امام فرمود: برادرم؛ ساعتی قبل نزد من آمدی و آن چه خواستی گفتی، اگر آن چه گفتی، در من هست، از درگاه خدا طلب آمرزش می کنم و اگر نیست خدا تو را بیامرزد.
مرد گستاخ چنان در برابر سخنان مهر انگیز امام تحت تاثیر قرار گرفت، که بین چشمان حضرت را بوسید و گفت: آن چه گفتم، در شما نبود و اعتراف می کنم خودم به آن چه گفتم، سزاوارترم.[9]
«کینه»
گر بهر زخمى تو پر کینه شوى---پس کجا بىصیقل آیینه شوى
کینه توزی در تعالیم اسلامی بسیار مذمّت شده است و معنای آن این است که انسان گلایه خود از دیگران را در دل نگه دارد و دل خود را به آن کینه تاریک نماید. نتیجه ی این کردار، ایجاد دشمنی و خصومت بین اشخاص است که بروز اجتماعی آن منجر به اختلافات شدید و قتل و جنایت می گردد، و مهمتر از همه که ارتباط فرد با خدا را تار می سازد. پیامبر اکرم – صل الله علیه وآله و سلم- می فرماید:« هر گاه امت من نسبت به یک دیگر کینه نورزند، هرگز دشمنی در برابر آنها قد علم نمی کند».[10]
بعضی از اعمال و رفتار ها نادرست باعث به وجود آمدن رفتارهای ناشایست دیگر می شود. امام علی – علیه السلام- می فرماید:«کینه، خشم بر انگیز است».[11] برای اصلاح کینه دقت در فرمایش امام علی – علیه السلام- بسیار می تواند راه گشا باشد:«دنیا کوچکتر و حقیر تر از آن است که در آن از کینه ها پیروی شود».[12]
فردی که به ما بدی کرده است، اگر ما کینه ی او را به دل بگیریم، این بدی و ظلم دیگری است که این بار ما نسبت به خودمان انجام داده ایم. امام علی – علیه السلام- می فرماید:«آن که کینه بکارد، رنج و محنت بدرود».[13]شخصی که از کسی کینه به دل می گیرد مانند این است که ذهن خود را به امر ناچیز و ضعیف کننده ی خود پر کنند. اگر یک لیوان، که وزنی ندارد را ما قرار باشد با دست باز یک ساعت آن را نگه داریم خسته می شویم.
کینه همین طور است، کینه که هنوز جای در درون ما باز نکرده با گذشت می توان آن را از خود دور کرد، اما وقتی در درون خودمان آن را جای دادیم خود ما بیشتر آزار خواهیم کشید و چه بسا از ظلمی که طرف مقابل کرده بود این قدر آثار بدی نداشته که ما برای خود آن را تدارک دیه ایم.
به حق امام حسن عسگری – علیه السلام- چه دقیق و عمیق به این مطلب اشاره فرموده اند:« کم آسایش ترین مردم، کینه توز است».[14]
بر همین اساس کینه ی ما از دیگران در این حد باید باشد؛ امام صادق –علیه السلام- می فرماید:« کینه ی مومن تا زمانی است که نشسته است، همین که بر خاست کینه نیز از دل او می رود».[15] امام علی – علیه السلام- می فرماید:«آدم بزرگوار کینه توز نیست».[16]
«خواندن خدا»
هم دعا از تو اجابت هم ز تو - ایمنى از تو مهابت هم ز تو
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن- مصلحى تو اى تو سلطان سخن
کیمیا دارى که تبدیلش کنى- گر چه جوى خون بود نیلش کنى
این چنین میناگریها کار تست - این چنین اکسیرها اسرار تست
عشقهایى کز پى رنگى بود - عشق نبود عاقبت ننگى بود
کاش کان هم ننگ بودى یک سرى - تا نرفتى بر وى آن بد داورى
هیچ دعایی خالی از نوعی اجابت نیست؛ زیرا دعا نوعی عبادت و پرستش است و در هر عبادتی که با قصد قربت انجام می شود؛ یعنی عبادت کننده تصمیم دارد به خدای خود نزدیک شود و به کمالات الهی آراسته گردد، خالی از نزدیک شدن به خدا نیست.
بنابر این، همین که دعا و عبادت با خلوص نیت و شرایط لازم انجام می شود، در همان لحظه به اجابت می رسد و اثر معنوی خود را بر روح و جان انسان می گذارد. امام صادق-علیه السلام- می فرماید: شما را به دعا سفارش مى کنم؛ زیرا با هیچ عمل دیگرى همچون دعا، به خدا نزدیک نمى شوید».[17]
«نکته اصلی»
در خصوص استجابت دعا، توجه به یک نکته لازم و ضروری است؛ این که رسیدن به هر خواسته ای راه خود را دارد و باید از مسیر طبیعی خودش بدان دست یافت. البته در کنار تلاش فردی و اجتماعی موضوع دعا هم سفارش شده است و باعث جلب عنایت و کمک خداوند می شود. به عبارت دیگر باید برخاست و دعا کرد؛ نه این که نشست و دعا کرد، دعا کردن نشستنی نیست. دعا برای کسی مفید است که در مسیر قرار دارد و عملاً تلاش می کند و نهایت سعی خود را برای رسیدن به اهداف خود در زندگی انجام می دهد. چنین کسی بسیار موفق خواهد بود و برای او رسیدن به خواسته ها و استجابت دعاها دور از انتظار نیست.
«موانع اجابت»
برخی از عواملی که مانع اجابت دعا می شود، عبارتند از:
1. گناه: یکى از عوامل مهمى که رابطه انسان با خدای متعال را ضعیف نموده و مانع اجابت دعا می شود، نافرمانى از دستورهاى خداست.
حضرت على -علیه السّلام- در دعاى کمیل چنین به خداوند عرضه می دارد: پروردگارا! گناهانى را بر من ببخش که موجب حبس و بالا نرفتن دعا مى شوند و در جاى دیگر از همان دعا چنین مى فرماید: اى آقا و مولاى من! به عزتت قسم! از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتارم موجب پوشیده شدن دعاى من از تو نشود.
امام باقر-علیه السلام- در این باره فرمود: «بنده حاجتى از خدا طلب مى کند و مقرر مى شود آن حاجت در زمانى برآورده شود؛ پس در این فاصله، او گناهى مرتکب مى شود و در نتیجه، خداوند مى فرماید: حاجت این بنده برآورده نشود و از آن محروم شود؛ چون او خشم و غضب مرا برانگیخت و همین باعث محروم شدن اوست».[18]
قساوت قلب: همچنین گناهان زیاد که منجر به قساوت و سنگدلى مىشدند از عوامل دیگر عدم استجابت دعا مىباشد. امام صادق -علیه السلام- مىفرماید: «خداوند دعایى که از قلب قسى برخاسته باشد اجابت نمىکند».[19]
2. شتاب و عجله: امام صادق -علیه السلام- فرمود: همیشه مؤمن در خیر و آسایش است تا هنگامى که عجله نکند. در غیر این صورت ناامید مىشود و دعا را ترک مىکند. به درستى که بنده هنگامى که دعا مىکند خداوند متعال در صدد برآورده ساختن حاجت اوست تا زمانى که او عجله نکند».[20]
«عوامل اجابت دعا»
1. معرفت به خدا
گروهى از خدمت امام صادق-علیه السلام- پرسیدند: «ما دعا و نیایش مى کنیم ولى به اجابت نمى رسد؟ آن حضرت فرمود: بدین جهت است که آن کسى را که مى خوانید، نمى شناسید».[21]
2. حضور قلب
دعا یعنى درخواست از خداى متعال براى برآورده ساختن حاجتى و طبیعى است که این ارتباط در صورتى مؤثر واقع مىشود که باطن انسان متوجه خدای متعال باشد و تضرع به پیشگاه او شکل بگیرد و انسان فقط خدا را مؤثر در امور بداند. رسول اکرم -صلی الله علیه و اله- مىفرماید:«بدانید که خداوند دعائى که از قلب غافل برخاسته باشد قبول نمىکند».[22]
3. رعایت زمان مناسب
در همه اوقات و همه لحظات زندگى، نیایش براى ما امکان پذیر است؛ زیرا همیشه روزنه هایى از دیوارهاى این جهان کهنسال، بر بى نهایت باز است و ما از رصدگاه این کالبد خاکى، مى توانیم آن سوى جهان را نظاره کنیم.[23] در آیات صحیفه آسمانى و روایات توصیه شده است که هرگاه نسیم رحمت الهى وزیدن گرفت و انسان احساس کرد دلش میل به سخن گفتن با خدا دارد، نیایش کند. علاوه برآن، زمان هایى نیز در آیات و روایات به عنوان وقت هاى مناسب براى نیایش سفارش شده است؛ از جمله بعد از اقامه نماز، شب و روز جمعه، نیمه شب، از سحر تا طلوع آفتاب، هنگام بارش باران، هنگام تلاوت قرآن و اذان که در این لحظات امید به استجابت بیشتر است.
4. پیوستگی یاد خدا
شکى نیست که انسان ها همواره نیازمند لطف هاى پروردگار هستند و زمانى نیست که از ذات اقدس خداوندى بى نیاز باشند. به همین جهت مى بایست انسان درتمامى حالات، خوشى و ناخوشى، سلامت وکسالت، همواره به یاد خدا باشد. امام صادق-علیه السلام- فرمود: «هر کسى که در همه حال به دعا مشغول باشد، دعاى او در هنگام گرفتارى به استجابت نزدیک تر است؛ چون فرشتگان در هنگام بلا مى گویند: این صداى آشنایى است و دعاى او در آسمان در پرده و حجاب نخواهد بود؛ در حالى که اگر انسان تنها در گرفتاری ها پروردگار را بخواند، دعا و نیایش از اجابت دورتر است، چون فرشتگان مى گویند: این صداى ناآشنایى است».
5. امید واری به خداوند
دعا کننده باید با امید و اطمینان کامل دعا کند و نه با شک و تردید و سوءظن. در دعاى ابى حمزه ثمالى چنین مى خوانیم: «بارالها! مى دانم که تو براى کسى که به توامیدوار است در مقام و موضع اجابت هستى» .
6. اصرار در دعا
یکى از عواملى که سبب استجابت دعا مىگردد اصرار در دعا مىباشد. خداى متعال بنا به دلائلى گاهى اوقات دعاى بنده خویش را سریعاً ا جابت نمىکند. حال یا به علت گناهى که انجام داده و باید توبه کند و یا به علت عدم وجود شرایط لازم و نیاز به فرصت براى استجابت دعا از مجراى طبیعى و یا به جهت این که خداى متعال مىخواهد بندهاش ارتباط خود را با او بیش تر کند و به درگاه او توجه زیادتر داشته باشد.
بنابراین اصرار در دعا خود مىتواند عاملى در استجابت دعا محسوب شود و خود اصرار ورزیدن در دعا موجب خوشنودى خداوند متعال است. امام باقر -علیه السلام- مىفرماید: بدرستى که خداوند متعال کراهت دارد از اصرار مردم نسبت به یکدیگر براى اداى حاجات در حالى که آن را براى خود دوست دارد.[24]
بنابراین اصرار در دعا به پیشگاه الهى گذشته از اینکه موجب برآورده شدن حاجت مىشود، خودش امرى مطلوب و مورد عنایت خداوند متعال مىباشد. بدین جهت هیچگاه نباید از تأخیر در استجابت دعا دلگیر و نا امید شویم.
پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله و سلم- مىفرماید: خدا رحمت کند بندهاى را که از خداوند متعال حاجتى را درخواست کند و بر آن اصرار بورزد. چه حاجتش برآورده شود و چه برآورده نگردد».[25]
7. توسل به اولیای الهی
وسیله قرار دادن کسانی که می توانند میان ما و خداوند واسطه شوند، باب وسیعی دارد. هر کسی به هر مقداری که نزد خدای تعالی عزیز و آبرومند است، می تواند وسیله انسان به درگاه الهی برای رسیدن به حاجت ها و نیازها باشد و در امر استجابت دعا وساطت نماید. برترین کسانی که از وجاهت و آبرومندی کامل نزد خداوند برخوردارند، معصومین -علیهم السلام- هستند. پس از ایشان البته مقربان درگاه الهی از اهل معرفت و کمال و حتی مومنان و کسانی که اجمالاً آبرومند هستند، وسیله خداوند محسوب می شوند.
پیامبر اکرم-صلی الله علیه و اله- فرموده است: «خداوند عزوجل مىفرماید: اى بندگان من! گرامىترین خلق و پرفضیلتترین آنان نزد من، محمد و برادرش على و امامان بعد از وى هستند. اینان «وسیله»ها به سوى من مىباشند. هر کس حاجتى دارد و نفعى را طالب است و یا دچار حادثهاى سخت و زیانبار گشته و برطرف شدن آن را مىخواهد، مرا به محمد و آل طاهرینش بخواند تا به نیکوترین وجه حاجت او را برآورم.»[26]
«شرایط خواسته و حاجت»
برای موفقیت و رسیدن در هر کاری نیاز به مقدماتی است. در مورد دعا نیز آن شرایطی باید مورد توجه قرار گیرد. آن شرایط عبارتند از:
1. با حکمت الهى مغایرت نداشته باشد: خداى متعال بر اساس حکمت خود این عالم را طبق قوانین خاص اداره مىکند و هیچ گاه، این قوانین را نقض نمىکند. بنابراین استجابت دعا باید از کانال قوانین و سنن الهى جریان یابد و اگر دعایى نقض کننده این مطلب باشد مستجاب نمىشود، زیرا خداى متعال فقط کریم نیست؛ بلکه حکیم نیز هست و هیچ صفتى از صفات او صفت دیگرش را نقض نمىکند.
امام على - علیه السلام - مىفرماید: «خداوند سبحان حکمت خویش را نقض نمىکند بنابراین هر دعایى را مستجاب نمىسازد».[27]
حضرت یعقوب- علیه السلام- چندین سال در خواست دیدن و پیدا کردن حضرت یوسف - علیه السلام- را از خدا داشتند، اما باید بر طبق مسائل و مصالحی این دیدار به تعویق بیفتد، با این که پیامبر الهی دست به دعا برمی داشت.
2. مطابق مصلحت باشد: در ضمن شمارش علل گوناگونى که باعث مىشود حاجات انسان سریعاً اجابت نشود، یکى از مهمترین آن علّتها این است که گاهى اوقات انسان از خداوند چیزهایى را درخواست مىنماید و فکر مىکند اجابت آن به نفع او مىباشد حال آن که در واقع اجابت آن درخواست به ضرر اوست.
قرآن از این حقیقت به خوبی پرده برداری می کند«و عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مىداند، و شما نمىدانید».[28]
شکر حق را کان دعا مردود شد- من زیان پنداشتم آن سود شد
بس دعاها کان زیان است و هلاک- وز کرم مىنشنود یزدان پاک
« نکته پایانی»
به نظر می رسد این نکته لازم به تذکر است که، ضرورتی ندارد بیش از اندازه به دعا پرداخت. بله اگر دعا نبود خداوند به ما توجه نمی کرد، اما اگر اهل طاعت خدا باشید و از گناه دوری کنید، دعای شما زودتر اثر می گذارد. در ضمن اگر دعای خود را بیان می کردید دقیق تر به سوال ذهنی شما پاسخ می دادیم. در صورت نیاز منتظر سوال شما هستیم.
«نتیجه»
1. دعا عملاً نشان از ایمان و اعتقاد ما به خالق هستی دارد، از این رو شما که اهل ایمان به خدا هستید، باید احترام به والدین را سرلوحه ی زندگی خود قرار دهید.
2. خشم و کینه را با تلاش و توجه به خدا در خود از بین ببرید.
3.دعا و خواندن خدا خود توفیقی است که پروردگار به ما داده است، از این رو باید شکر آن را بجا آوریم.
4. با حرکت در مسیر، دعا را نیز بدرقه راه خود کنیم.
5. برای هر موضوعی که دست به نیایش دراز کرده اید، به این نکته توجه کنید، که هر امری را خدا راهی برای آن قرار داده است، و به اصطلاح این عالم بر محور اسباب و مسببات حرکت می کند. در دعا کردن این امر را نیز باید مد نظر قرار داد.از این روی آن چه که می دانید و می توانید در مسیر دعا انجام دهید. در برخی مواقع در مسیر نبودن، چه بسا اثری را بر دعا مترتب نسازد.
6. دوری از گناه-خصوصاً بی احترامی به والدین- سبب می شود دعا به اجابت نزدیکتر شود.
7.هر وقت که از نهان خود خدا را بخوانیم، خدا را نزدیک خواهیم یافت.
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد- ای خواجه درد نیست و گرنه طبیب هست
------------------------------
[1] . اسراء،21.
[2] . اصول کافى، تصحیح و تعلیق: علىاکبر غفارى، (تهران: دارالکتب الاسلامیه)، ج 2، ص304
[3] . آل عمران/ 159.
[4] . قلم/4.
[5] .میزان الحکمه،، ترجمه،ج3، ص467 .
[6] . همان،ج3، ص 472 .
[7] . همان،ج8، ص 330.
[8] . همان،ج3، ص 485 .
[9] . آموزه های اخلاقی- رفتاری امامان شیعه -علیهم السلام-، محمد تقی عبدوس و محمد محمدی ری شهری، بوستان کتاب، ص623.
[10] . میزان الحکمه، ج8، ص496.
[11] . میزان الحکمه، ج3، باب کینه.
[12] .همان.
[13] .همان.
[14] . همان.
[15] . همان.
[16] همان.
[17] .اصول کافی، ج2،ص 467.
[18] . بحار الانوار،ج73،ص329.
[19] . میزان الحکمه،ج3،ص875.
[20] . اصول کافی،ج2،ص474
[21] . بحارالانوار،ج93،ص368
[22] . میزان الحکمه،حدیث5606
[23] . نیایش امام حسین(ع)در عرفات،ص11.
[24] . میزان الحکمه،ج2،ص880
[25] . همان،ج2،ص880
[26] . بحارالانوار، ج 94، ص 22، ح 20
[27] . میزان الحکمه،ج2،ص 876.
[28] بقره،216.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید